سه ساله
| دانلود | نام | حجم | زمان | |
|
بال فرشته خاک پای حسین حاج مهدی سلحشور |
6.3 مگابایت | 27:22 دقیقه | |
|
وقتی برای گریه دلم تنگ می شود حاج مهدی سلحشور |
3.7 مگابایت | 10:42 دقیقه |
| دانلود | نام | حجم | زمان | |
|
خبر دارم که مهمانی منی کربلایی میثم مطیعی |
3.9 مگابایت | 13:32 دقیقه | |
|
سه ساله حسینم و خرابه خونه منه کربلایی میثم مطیعی |
2.4 مگابایت | 6:56 دقیقه |
| دانلود | نام | حجم | زمان | |
|
یکی بود یکی نبود کربلایی حمید علیمی |
2.9 مگابایت | 3:08 دقیقه | |
|
حوریه عشقم چه سان در کنج ویران کربلایی حمید علیمی |
1.3 مگابایت | 1:22 دقیقه |
گفتند کمتر گریه کن؛ دیگر نمی آید
از دختر چشمانتظار این برنمی آید
سر میرسد امشب به تلخی انتظار من
با سر پدر می آید و غم سر نمی آید
شانه نمیخواهم که دیگر تار مویی نیست
روی سرم دیگر به من معجر نمی آید
جز مرگ، از ضعف تنم راه گریزی نیست
گرچه نفس می آید اما درنمی آید
چیزی نمانده در کف دردانهات، بابا
از چشمهای خستهام گوهر نمی آید
بدجور دلتنگ برادرهای خود هستم
اصغر چرا ساکت شده؟ اکبر نمیآید؟
عمه هوای بچهها را دارد و دیگر
باران سنگ از هر سوی معبر نمیآید
از پشت بام خانهها با شعلهی آتش
روی سر سجاد خاکستر نمیآید
شد میهمانم حیدر و زهرا و پیغمبر
ماندم چگونه بعد از این، محشر نمی آید
سید مسعود طباطبایی
تمام داغِ بهار از خزان لعنتی اَست
تمامِ طعنه ی طوفان تکانِ لعنتی اَست
اسیری و غم دوری و زاری و خاری
پس از تو سهم من از این جهانِ لعنتی است
چقدر کینه ی تبلیغ راویان دروغ
به گوش های کرِ منکران لعنتی است
گرسنه اند همه بچه ها و صد نفرین
به هرچه نامِ تصدق به نان لعنتی است
هزار مرتبه مُردم دوباره زنده شدم
همینکه همسفرم ساربانِ لعنتی است
کم از مغیره ندارد میان حرمله ها
همیشه ترسِ زنان از سنانِ لعنتی است
و پایکوبی و رقاصه گی به عرض حضور
در این دیار نشانِ زنانِ لعنتی است
درست لحظه ی پر ازدحام ساعتِ شهر
گذشتن از درِ ساعت زمانِ لعنتی است
عبور از وسط جمعیت، مسیری تنگ
تمام درد من از این مکانِ لعنتی است
هزار چشم گرسنه، هزار چشم حریص
میان این همه پیر و جوانِ لعنتی است
بخوان دو آیه نخوانند خارجی مارا
که هرچه میکشم از حافظان لعنتی است
خدا کند که نبیند به روی نی عباس
چقدر پشت سرم بد دهانِ لعنتی است
به گوشِ پاره قسم با رقیه ات دیدم
دو گوشواره ی او در دکانِ لعنتی است
بدون شرح کشنده ترین غمِ بازار
زبانِ چانه زنِ #تاجران لعنتی است
مخدرات حرم را به دردسر انداخت
محله ای که پر از دودمان لعنتی است
زنی نبود که پنجه به رویمان نزند
که کوچه های یهودی نشانِ لعنتی است
دوباره خورد به ته مانده ی سرت سنگی
که کار پیرزن قد کمانِ لعنتی است
پس از سه روز اذییت شدن، زمان ورود
به بزم مستیِ نامحرمان لعنتی است
به زیر سقفِ طلاکوبِ بزم شوم یزید
چقدر دور من آوازخوان لعنتی است....
شراب، صفحه ی شطرنج، چوب، طشت طلا
بساط بازی این میزبانِ لعنتی است
شراب، صفحه ی شطرنج، چشم مات یزید
دخیلِ سرکشیِ خیزران لعنتی است
و تازه اول راهِ شکستنِ دندان
به ضربه های یکی در میانِ لعنتی است
به جای جایزه حرف از کنیز گر آمد
تمااااام زیر سرِ #دلقکانِ لعنتی است
ظهیر مومنی...